احزان: اندوه ها، غمها
هجو: سرزنش کردن به شعر (مسخره)، نکوهش
بعید: دور
گردون: آسمان، فلک
لعن: نفرین کردن، دشنام دادن
تباهی: نابودی
مراد: مقصود، هدف، خواسته شده خار
مغیلان: خار شتر
سر غیب: راز پنهانی
شوق: رغبت، آرزومندی
فرزانه: دانشمند بسیار دانا
فنا: نابودی
واقف: آگاه، با خبر
شوریده: آشفته
نهای: نیستی
هستی: وجود، دارایی، ثروت
کنج: گوشه، زاویه
انوار: نورها و روشناییها
مُقام: اقامت، محل اقامت، جایگاه
قعر: عمق
اوج: بلندی
معنی: اندوهگین و ناراحت نباش که دلدارِ گمشده (یوسف) دوباره به وطن (سرزمین کنعان) باز میگردد و خانه ی غم و ناراحتی به گلستان شادمانی تبدیل می شود.
آرایه ها: تلمیح: به داستان حضرت یوسف علیه السلام / مراعات نظیر: یوسف، کنعان و کلبه احزان / تکرار: غم مخور / تضاد: کلبه احزان و گلستان
معنی: ای دل اندوهگین نگران نباش، حال و روزت خوب می شود و افکار پریشان و آشفته ات به سامان می شود، غمگین نباش.
آرایه ها: کنایه: دل بد مکن کنایه از نگران نباش / تضاد: شوریده و سامان / سر: مجاز از وجود، فکر / تشخیص: ای دل غمدیده
پنهان خداوند (لطف نهانی خدا) باخبر نیستی و یقین بدار که در پشت پرده دور از چشم من و تو بازی هایی می گذرد که بر ما آشکار نیست.
آرایه ها: تلمیح: اشاره به آیه 59 سوره انعام: و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کَند / چون تو را نوح است کشتیمان، ز توفان، غم مخور
معنی: ای دل من، اگر سیل نابودی، پایه های وجود را با خود ببرد؛ تا زمانی که نوح کشتیبان توست، غم به خود راه نده و غمگین نباش.
آرایه ها: تلمیح: اشاره به آیه 59 سوره انعام: و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کَند / چون تو را نوح است کشتیمان، ز توفان، غم مخور
معنی: ای دل من، اگر سیل نابودی، پایه های وجود را با خود ببرد؛ تا زمانی که نوح کشتیبان توست، غم به خود راه نده و غمگین نباش.
آرایه ها: تلمیح: به داستان حضرت نوح علیه السلام / مراعات نظیر: نوح، کشتی، سیل و طوفان / اضافه تشبیهی: سیل فنا / واج آرایی: تکرار واج ت / تشخیص: ای دل / کنایه: بنیاد هستی برکند کنایه از نابود کردن